کتاب جادوی فکر بزرگ در واقع می خواهد به ما بگوید که نباید خودمان را با افکار محدود کننده محدود کنیم. ما تونایی های رسیدن به اهداف های عالی را داریم. اگر واقعاً می خواهیم به جایگاه مهم وعالی برسیم باید به خودمان آیمان داشته باشیم واجازه دهیم که فکر بزرگ داشته باشیم. فکر بزرک میتواند در زندگی ما معجزه وتحول ایجاد کند. اگر واقعا باور واعتقاد داشته باشیم که میتوانم کاری را انجام دهیم مطمئنن میتوان ان کارا انجام  داد.

ما باید همیشه به خودمان یاداوری کنیم که ما  خیلی بهتر ازان چیزی هستیم که فکرش را میکنم.

بزرگ فکر کنیم یعنی وقتی هدفی را برای خودمان تعریف میکنم توانایی واعتماد به نفس خودمان را دست کم نگریم. نباید برچسپ(ناتوان ) بودن را به خدمان بزنم. به طور مثال اگر فکر کنیم که میتوانیم به هدفی دست پیدا کنیم وبرای کامیاب شدن به ان هدف تمام تلاش وتوانایی خودمان را به کار بگریم حتما میتوانم ان هدف را در زندگی وکسپ کار خود محقق کنیم.

ما باید همیشه به خودمان ایمان داشته باشیم وهیچوقت خودمان را کوچک نشماریم.  کاری که میخواهم انجام دهیم را بیش از حد برای خدمان بزرگ نکنیم.

ما اگر بخواهیم بیشرفت داشته باشیم نباید اجازه دهیم که استدلال های کوچک وتوهین ها مارا از مسیر مان دور کند واین خودش میتواند جادوی فکر بزرگ باشد.

نوسینده جادوی فکر بزرگ به ما میگوید تا بزرگ فکر نکنیم وتا به خودمان باور نداشته باشیم به جایی نمی رسیم وکتاب جادوی فکر بزرگ به ما می گوید چگونه تفکراتی داشته باشیم که ما را به سمت موفقیت های بیشتر وبزرگ تر هدایت کند.

در بزرگ اندیشی یک افسونی نهفته است ودلیل بیشتر شکست ما بی اعتقادی وایمان نداشتن است. ما نباید تردید به خودمان راه بدهیم. باید همیشه به پیروزی فکر کنیم تا پیروز شویم.

ما نباید بگذاریم که فکر مان علیه مان کار کند. در عوض کوشش کنیم که انرا به خدمت خودمان بگریم.

موفقیت انسان بیشتر از اینکه به هوش انها بستگی داشته باشعد به تفکر و طرز فکر انها بستگی دارد.

هر انسان مسول افکار خودش است.

زندگی کوتاه تر از آنی است که دست کم گرفته شود.

موفقیت یعنی کسب احترام، بزرگی وعزت در عرصه کار. موفقیت یعنی احترام به خویشتن و یپروزی

هرگاه اعتقاد داشته باشیم که میتوانیم کاری را انجام دهیم، روش ان کار هم پیدا خواهد شد.

ما میتوانیم با صلاح ایمان غیر ممکن را ممکن کنیم. ایمان داشتن ذهن ات را به سمت یافتن راه ها سوق میدهد.

کسانیکی به خودشان ایمان داشته باشند میتواند کوه ی را هم جابجا کنند. کسی که به خودش ایمان نداشته باشد نمیتواند. ایمان نیروی توانستن را به وجود می آورد. ایمان در حال حاضر میتواند کار های بهتر نسبت به جابجای کوه ها را انجام دهد. به خدمان  ایمان بیاوریم تا اتفاقات خوبی روخ بدهد.

یکی از بهترین راه ها در موفقیت این است که ادمای موفقیت و راه و روش ان ها را سرلوحه کارمان قرار بدهیم. اگر یک انسان با یک راه خاصی به موفقیت رسیده ما هم میتوانیم با یاد گیری از او به موفقیت برسیم. البته قرار نیست که تمرکز خودمان را روی یک شخص قرار بدهیم ما میتوانم افرادی مختلفی را برسی کنیم. نکته مهمی که در زندگی انها میبنم را در زندگی خودمان پیاده کنیم. مهم اعتماد وایمان داشتن است.

بی اعتمادی یک فکر مخرب (خراب) است که سبب بسیار از شکست ونداشتن چندان رغب به پیروزی است. کافی است تردید به خودمان راه دهیم تا شکست بخوریم و به پیروزی فکر کنیم تا پیروز شویم. باور ها شکل دهنده وتنظیم کننده رفتار انسانی ما است. باید بزرگ اندیشید وبزرگ شد.

ذهن ما یک کارگاه فکر است. کارگاهی که هر روز افکار فراوانی  تولید میکند. در این کار گاه دو نفر سرکارگر وجود دارد اقای کامیاب واقای ناکام.

اقای کامیاب کارش  تولید ذهنیت مثبت است واقای ناکام که افکار منفی می سازد و شعار او شکست می  خورید است.

به هر کدام کاری بیشتری بدهیم اورا قوی تر خواهیم کرد ودر نهایت تمام تولید فکر مان را تحت نظارت خود میگرد. کار عاقلانه این است که اقای ناکام را اخراج کنیم.

چرا باید کسی دایما در گوش ما بگوید نمی توانی، شکست میخوری وخیلی چیزای دگه.

اقای ناکام مارا درجای که میخواهیم برویم یاری نمی کند.

ما باید بیشتر با اقای کامیاب سروکار داشته باشیم وتماماً او را در کار بگریم

چگونه بر نیروی ایمان خود بیفزایم:

به پیروزی بیندیشد وهیچوقت به شکست فکر نکنید.

دایماً  به خود تان بگوید که من بهتر تر ازان چیزی هستم که تصورش را میکنم. هرگز خودمان را دست کم نگریم.

افراد موفق ادمای معمولی هستند که از اعتماد به نفس وایمان بیشتری برخوردار اند.

بزرگ اندیش باشیم. اهداف بلندی را در نظر بگریم تا  به موفقیت های بیشتری دست یابیم.

افراد نا موفق از یک بیماری فکری که اندیشه های انان را سرکوب میکنند رنج میبرند که نام ان را ما میگذاریم عذرتراشی.  این افراد در زندگی به جای نمیرسد وبرنامه هم برای رسیدن به جای ندارد و همیشه برای تبریه خود یک دلیل دارد.

مخرب ترین انواع این بیماری بهانه های فقدان تندرستی، فقدان هوش، فقدان سن مناسب وفقدان

شانس واقبال است.

چهار پشنهاد برای مقابله با  بهانه فقدان تندرستی:

درباره بیماری خودمان صحبتی نکنیم .هر چه بیشتر صحبت  کنیم درباره بیماری مان حالت مان بدتر میشود.

نگران سلامتی خودمان نباشیم.

خوشحال باشیم که تا همین حد تندرست وسالیم هستیم. ضرب المثل قدیمی میگه. ناراحت بودم که چرا کفش هایم کهنه است تا وقتی که چشمم به ادمی بدون پا افتاد.

به خودی تان بگوید فرسودگی بهتر از شکستگی است.

از زنده گی لذت ببریم وزندگی را در بیستر بیماری نگذرانیم. برای موفق شدن باید باهوش بود.

بیشتر ما ادما در ارتباط با مسله هوش واستعداد دو اشتباه مرتکب میشوم.

اول اینکه هوش واستعداد مان را دست کم میگریم و دوم اینکه درباره هوش واستعداد دیگران اغراق میکنم.

بخاطر این دو اشتباه بیشتر مردم هوش واستعداد خودیشان را جدی نمیگیرند.

برای اینکه بتوانم موفق شویم نه هوش ونه نمره بالا مهم است بلکه اشتیاق وعلاقه به ان کار یا درس مهم است.

طرز فکری که هوش مارا هدایت میکنه خیلی مهم تر از میزان هوش ما است.

معلومات یک نیرو است البته اگر از ان به عنوان یک سازنده استفاده شود.

ما نباید ذهن مان را بصورت انبار اطلاعات دربیاریم.

✓هیچوقت خودمان را کم هوش ودیگران را باهوش فکر نکنیم وهیچوقت خودمان را دست کم نگریم.

✓در هرکاری دلیل پیروزی مان را بشماریم نه دلیل  شکست را. از هوش مان برای کلید های موفق استفاده کنیم نه برای متقاعد کردن مان به شکست.

✓همیشه به یاد داشته باشیم که توانایی  فکر کردن با ارزش تر از توانایی حفظ کردن اطلاعات است.

(برای پیشرفت سه چیز را در نظر بگریم)

1به سن وسال مان توجه نکنین

2از موفقیت جدید خدمان سو استفاده نکنیم.

3به کار و زیر دستای مان عادت کنیم وهمیشه بهشان احترام بگذاریم.

سن ما هیچ ربطی به توانایی ما ندارد. 

انسان های موفق در برخورد به موانع به نتایج سازنده یی میرسد و به یاد اوری انها از موانع میگذرند. اما افراد متوسط وناموفق توانایی این را ندارد که از شکستن خودشان درس عبرت بگرد.

هیچکس به سادگی از طریق شانس به موفقیت نمیرسد.

به خود تان اعتماد کنید وترس را از بین ببرید. ترس واقعیت دارد وما مجبوریم برای به زانو در اوردن ان اول انرا بپذیرم بعد بشناسیم و در مقابل اش مبارزه کنیم.

ترس دشمن شماره یک موفقیت است. ترس اجازه نمیدهد به مردم که از موفقیت های که به ان رو اوردن استفاده کنند. ترس باعث بیماری میشود وعمر را کوتاه میکند ترس یک نیروی ویران گر است.

دو دستور عمل برای کسب اعتماد:

1:ترس خدیتون را مهار کنید.

2:سپس دست به عمل بزنید. برای مقابه با هر نوع ترس راه حلی وجود دارد.

به یاد داشته باشیم که دست رو دست گذاشتن فقد ترس را بزرگتر میکند.

راهی برای بدست اوردن اعتماد به نفس:

افکار مثبت را به بانک ذهنی خود تان بسپارید وهیچوقت افکار منفی را به ذهن تان راه ندهید چون باعث کندی ذهن میشود. در بانک ذهن تان افکار مثبت بگذارین این کار اعتماد به نفس تان را زیاد میکند.